بهم قول دادن که دنیا بدون تو هم به گردشش ادامه میده، راستشو بخوای همین باعث نگرانیم میشه
******
بهت نیاز دارم,مثل قلبی که به تپیدن نیاز داره
هوایم را داشته باش …??وقتی تــــــــو هوایم را داری ??
هوا هم خوب می شود …??
اصلا هوا هم ??
به هوای تـــــــو خوب می شود …
آغوشت میتواند
قشنگترین سرخط خبرها باشد
وقتی تــــــــو میتوانی
قشنگ ترین تیتر زندگی من باشی
قلبم را لمس کن
تا که خودت حس کنی
تمامش از عشق تو پر شده
بوسه
آناتومی آدم را به هم می ریزد
تو را که می بوسم
من بال در می آورم
مردم شاخ...!
نمیدانم
تو را به اندازه ی نفسم دوست دارم
یا نفسم را به اندازه ی تو !؟
نمیدانم ..
چون تو را دوست دارم نفس میکشم
یا نفس میکشم که تو را دوست بدارم !؟
نمیدانم ..
زندگیم تکرار دوست داشتن توست،
یا تکرار دوست داشتن تو ، زندگی ام !
تنها میدانم :
که دوست داشتنت
لحظه ، لحظه لحظه ی زندگی ام را می سازد
و عشقت
ذره ، ذره ، ذره ی وجودم را !
واحد زمانیِ زندگیِ من:??
نفس ?شیدن ??
بر حسب بودن در ?نارِ تو
تو که از وسعت دیوانگیهایم خبر داری
تو بیش از هرکسی روی دلِ عاشق اثر داری...
∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴∴
همیشه یکی هست که
مهم نیست هر چقدر با هم
دعوا کرده باشید و ازش ناراحت باشین
وقتی میگه دوست دارم
بی اختیار در جوابش میگین
من بیشتر
این بار ساده می نویسم
فقط برای تو
دلتنگم
دلتنگم از همه بازیها
از همه شبها که پلک هایم سر دشمنی با هم
دارند
یک روز چشم وا می کنی و می بینی همه ی فصل ها و ماه ها و روزها برایت شبیه به هم اند . در پنج شنبه همان احساسی را داری که در شنبه داری و غروب دوشنبه برایت با غروب جمعه ، هیچ فرقی ندارد !
بهار ، فقط بهار است و پاییز ، فقط پاییز ...
دیگر زیباییِ گلها ، تو را به وجد نمی آورَد ، خِش خشِ برگ ها تو را یادِ کسی نمی اندازد و جدول های کنار خیابان را که می بینی ؛ به سرت هوای قدم زدن و دیوانگی نمی زند !
تنهاییِ پروانه ها دلت را نمی لرزانَد ، مقصد قاصدک ها برایت مهم نیست و دنبالِ شجره نامه ی جیرجیرک ها نمی گردی !
یک روز چشم وا می کنی و می بینی که زندگی را بیش از اندازه جدی گرفته ای و تمام تلاشی که می کنی برای زنده ماندن است ، نه زندگی کردن !
از یک جایی به بعد ، همه چیزِ جهان برایت تکراریست ، نه اشتیاقی برای عاشقِ کسی شدن داری و نه انگیزه ای برای عاشقانه با کسی حرف زدن !
تمام زندگی ات طبق فرمول یکنواختِ منطق ، پیش می رود و دیگر هیچ آرزوی عجیبی در سرت نداری ...
آدم ها لابه لای مشکلات و سختی ها بزرگ می شوند اما بدان که آن روز ، تو بزرگ نشده ای ! فقط کودک بلند پرواز درونت را کشته ای ...
ی? صندلی نزدی?تر بہ تو نشستن
چند قدم بیشتر با تو راه رفتن
خوشبختی
?وچ?ترین
لحظہهاے حضورِ توست...
ظهر ک میشه باتو و چشم تو احساس
عجیبی دارم;توکه باشی به دلم حس
نجیبی دارم,چه بگویم شده ای غایت
صد خاطره ام,تونباشی به دلم درد
مهیبی دارم
******
عشق تو آفتاب است
آنگاه که
درونم طلوع میکنی و میبینمت
آن هنگام هم که میروی نمیبینمت
سایه تنم میشوی و ابر خیالم
پا به پایم راه میافتی و
همراهم میشوی
کاش من یکسره در چشم تو پیدا باشم
همچو پیشامد ممکن به دلت جا باشم
نفسی باتو بمانم سر سجاده عشق
یوسفم بودی و من نیز زلیخا باشم